مردم در ابتداییترین نیازهای خود درماندهاند
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۰۴۲۵۶
خبرگزاری آریا - نماینده مردم گنبد کاووس در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مردم در ابتداییترین نیازهای خود درماندهاند،گفت: بی برنامگی مسئولین حتی قوت لایموت مردم را نشانه گرفته است.
به گزارش خبرگزاری آریا، امانقلیچ شادمهر در نطق میان دستور جلسه علنی امروز (دوشنبه 16 مردادماه) مجلس شورای اسلامی گفت: با سلام و درود به روح پرفتوح شهدا و با عرض سلام درود به مقام معظم رهبری.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به آخرین پیام، پیام آور نور و رحمت،ادامه داد: روی سخنم با رئیس جمهور، وزیران و دولتمردان است. آیا خبر دارید، تورم و فقر چه بر سر مردم ایران آورده و می آورد؟ آیا صدای قیچی شدن سفرههای مردم را نمیشنوید؟ آیا از عواقب ناشی از افزایش فقر در جامعه خبر دارید؟ آیا هیچ میدانید فقر فلاکت است و اخلاق و معنویت را منکوب می کند؛ فرق فلاکت است و تمام عزت و حیثیت فرد فقیر را به باد میدهد.
این نماینده مجلس با اشاره به فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند: « فقر مردم گناه فرمانروایان است » گفت: مسئولین آیا از آمارهای مرکز ملی آمار، شاخص های فقر و فلاکت اطلاع دارند؟ کافی است فقط قیمت کالاهای اساسی را با گذشته مقایسه کنید تا بدانید چه بر سر سفره های خالی مردم آمده است. این مردم در ابتداییترین نیازهای خود درماندهاند. بی برنامه گی حتی قوت لایموت مردم را نشانه گرفته است.
شادمهر بیان کرد: نگاههای مات و مبهوت رهگذران از فروشگاهها نشان از جیبهای خالی مردم دارند. چنان بلایی بر سر طبقه متوسط و فقیر جامعه آمده که در زیر چرخ دنده های بی رحمان له می شوند.مردم بیش از این تحمل این همه سختی ها و غلطیدن در ورطه فقر و محرومیت را ندارند.
وی در خطاب مجدد به مسئولین ادامه داد: آیا نتیجه عملکردتان جز توزیع فقر بوده، تفسیر، تغییر و اصلاح زیر بنای هر بنیادی است، اصلاح را ابتدا از خود دولت آغاز کنید و نه از مردم . تورم لجام گسیخته در بازار مسکن،گرانی داروها ،گرانی اجاره بهای مسکن ،گرانی کود و بذر و نهاده های دامی این حجم از ناکارآمدی چه معنایی دارد؟
شادمهر تاکید کرد:تیم اقتصادی دولت و بانک مرکزی چگونه می تواند تا این حد نا کارآمد باشد؛کاهش ارزش پول و ناترازیها به کنار، مالیات ستانی میکنید! آن هم برای تورمی که خود ایجاد کردید؟ در کجای دنیا برای تورم مالیات میگیرند؟ و اخذ مالیات از دانه درشت ها را رها کردید و گلوی ریز دانه ها را چسبیده اید.مگر صنایع، معادن، گاز و نفت محیط زیست متعلق به مردم شریف ایران نیست. تجارت خارجی و داخلی را رونق ببخشید تا چرخ اقتصاد بچرخد. از خوش باوریهای بیمبنا تا واقعیتهای موجود حاضر در جامعه فرسنگ ها فاصله است وگرنه از خلوص دل آرزو داریم در قطار که رو به پیشرفت است ،آسوده در کوپه و واگنی بیاساییم و لم بدهیم. این صدای مردم کوچه و بازار است که از گلوی یک خادم مردم میشنوید.
وی تاکید کرد: برای مردم دیگر ثابت شده است، دولت و مجلس همسو هم دیگر نتوانسته کاری کند و بدنه اجرایی دولت پاسخگوی مشکلات مردم نیست. اما راه نجات کشور از اقتصاد رقابتی می گذرد و نه رفاقتی و رانتی .
شادمهر با بیان اینکه راه نجات کشور در فهم واقع گرایانه پدیده تورم است که نیازمند تحلیل درست و چند لایه در چارچوب اقتصادی است،بیان کرد:متاسفانه بانک مرکزی تنها علت تورم را رشد نقدینگی و دیگر عوامل را در شکلگیری و تشدید آن چندان موثر نمیداند! و با این حربه و ترفند نخنما شده فقط بلد دست دست مردم را خالی تر از پیش کند. راه نجات کشور از امید به برنامه مدون و توسعه ملی واقعی می گذرد. راه نجات کشور از به کارگیری مدیران کارآمد میگذرد. قرار بود ملاک انتخاب مدیران بر اساس کارایی باشد اما وقتی پای عمل به میان میآید، مدیران ناکارآمد چند قدمی جلوتر از مدیران کارآمد هستند.برخی وزیران ریزان را به کار و درشتان را بی کار می کنند. برخی در استانداریها، دوستانداری میکنند. نخبگان و دلسوزان انقلاب را دریابید چراکه ترجمان هم همه و دغدغه جامعه و انقلاب هستند. نصیحت نخبگان و پند دلسوزان انقلاب را گوش کنید. پند رهبر فرزانه که فرمود: این مردم لایق بهترینها هستند، گوش کنید. گویی آخر گوش های سیاست به اقتصاد قدری سنگین تر شده است و صدای شکسته شدن استخوان های مردم را نمی شنود./
پایان پیام
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: راه نجات کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۰۴۲۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاه کلید مهار تورم
خاطره یحیایی در دنیای اقتصاد نوشت: اولویتهای هر کشور نشانگر رویاها وکابوسهای آن و بیانگر دیدگاههای مختلف درباره چگونگی عملکرد اقتصاد است. اولویتهای کشوری مانند ایران که برای بیش از چهاردهه به تورمهای دورقمی عادت کرده، ولی هیچگاه دچار ابرتورم هم نشده، با کشوری مثل آمریکا که مردمش تورم ۵درصدی را هم تحمل نمیکنند یا کشورهایی مانند مجارستان و آلمان که ابرتورمهای بزرگی را تجربه کرده اند و از هرگونه افزایش تورمی هراس دارند، متفاوت است. با وجود عادت جمعی به تورمهای دو رقمی (حدود ۲۰ تا ۳۰درصد) تورمهای سالهای اخیر در کانالی بالاتر از کانال ۲۰ تا ۳۰درصد بودهاند که سبب شده، هم مردم و هم سیاستگذار یکصدا به دنبال کاهش تورم و ورود آن به کانال بلندمدت خود باشند. اما این چگونه ممکن است؟
دو دیدگاه عمده در ایران در این خصوص به وجود آمده است: اول طرفداران جریان اصلی علم اقتصاد که به دنبال مدلهای علمی (یا به قول برخی مدلهای کتابهای درسی) هستند و میگویند بدون افزایش نرخ بهره اسمی و رسیدن بهره اسمی به تورم و صفر شدن نرخ بهره حقیقی (نرخ بهره اسمی منهای تورم) امکان کاهش نرخ تورم در ایران به محدوده تکرقمی مثل بیش از ۱۰۵ کشور جهان وجود ندارد.
این دسته افزایش نرخ بهره (اهرم اصلی سیاست پولی) را در کنار انضباط بودجه دولت (سیاست مالی) و جلوگیری از بارهای فرا بودجهای بر بانکها توصیه میکنند. شواهد جهانی کاملا موید نظر این دسته است. همچنین شواهد داخلی از سالهای ۹۲ تا ۹۶ هم نشان میدهد با مثبت شدن نرخ بهره حقیقی، نرخ تورم در ایران تکرقمی شد.
دسته دوم معتقدند اقتصاد ایران با دیگر کشورها تفاوت جدی دارد و سیاست متعارف پولی (تغییرات نرخ بهره) در این اقتصاد مثل اقتصاد کشورهای دیگر کار نمیکند.
این دسته مهمترین تفاوت ایران با کشورهای دیگر را در نکول پنهانشده در ترازنامه بانکها میدانند؛ یعنی حجم بزرگ وامهایی که داده شده، ولی بدون اینکه پس داده شوند، مدام امهال و استمهال میشوند و بمب ساعتی هستند که با افزایش نرخ بهره میتوانند منفجر شوند. این دسته ایجاد محدودیت بر ترازنامه بانکها وکلهای پولی را توصیه میکنند.
دسته اول در پاسخ به این استدلال دسته دوم میگویند که بدون افزایش نرخ بهره، نکول استراتژیک (strategic default) در نظام بانکی وجود خواهد داشت و این بمب ساعتی نه تنها خنثی نشده، بلکه بزرگتر هم خواهد شد. از نظر این دسته، افزایش نرخ بهره، پله اول جلوگیری از اضافه شدن به انبار مهمات این بمب ساعتی است. همچنین این دسته معتقدند کنترل ترازنامه و محدودیتهای مقداری صرفا در شرایطی که نرخ بهره حقیقی به صفر نزدیک است کار میکند و نباید انتظار داشت که جای نرخ بهره را بگیرد.
اما تئوری اقتصاد به ما میگوید، در شرایطی که سیاست پولی انبساطی مخارج کل مصرفکنندگان، بنگاهها و دولتها را بر روی کالاها و خدمات افزایش میدهد، آیا این تقاضای جدید به افزایش تولید و اشتغال میانجامد یا فقط قیمتها را بالا میبرد و سرعت تورم را زیاد میکند؟ واضح است که بدون افزایش نرخ بهره و در شرایطی که کشور چهار دهه در شرایط پولی انبساطی (نرخ بهره منفی) زندگی کرده، هر افزایش تقاضایی، چه از سمت انتظارات و چه از سمت دولت به تورمهای بالاتر منجر شده و امکان کاهش تورم هم وجود ندارد.
تصمیمات بانکمرکزی اساس سیاست پولی را شکل میدهد. سیاستهای پولی و بودجهای تنها در کشورهایی از یکدیگر جدا هستند که به لحاظ مالی، توسعهیافته باشند و دولت مجبور نباشد کسری بودجه را با چاپ پول جبران کند، بلکه بتواند برای پرداخت پول در آینده از روش استقراض (انتشار اوراق) استفاده کند و بانکمرکزی تعیین کند چه مقدار از این بدهیها پولی شوند، یعنی شکل پول یا معادل آن را به خود بگیرند و مابقی بدهی به صورت اوراق قرضهای که نرخ بهره دارد منتشر شود.
برای روشنتر شدن موضوع باید این قضیه را شفاف کنیم که نرخ بهره چگونه باعث تغییر رفتار و کاهش تورم میشود. بانکمرکزی در راستای اجرای سیاست پولی خود، با عملیات بازار باز برای دستیابی به نرخ بهره هدف خود در بازار بین بانکی، به خرید اوراق دولتی (افزایش ذخایر و کاهش نرخ بهره) و فروش اوراق دولتی (کاهش ذخایر و افزایش نرخ بهره) میپردازد. عملیات بازار باز موجب نوسان پایه پولی و نرخهای بهره شده و مقدار حجم پول در معاملات (M۱) و دیگر مقادیر کلی پول را تغییر میدهد.
در این منظومه نرخ بهره در بازار پول هزینه وجوهی است که میتوانند به مشتریان خود وام دهند یا در اوراق بهادار سرمایهگذاری کنند. با افزایش این هزینه بانکها نرخ بهره وامهای خود را بالا میبرند و در اعطای اعتبار گزینشیتر عمل میکنند. در نهایت این سیکل به کاهش مصرف و سرمایهگذاری که از اجزای تقاضای کل هستند منجر شده و سبب کاهش تورم میشود.
سیاستی که از اوایل سال ۱۴۰۰ با کنترل مقداری ترازنامهها توسط بانکمرکزی، تامین مالی از طریق شبکه بانکی را با محدودیت جدی مواجه کرده است هر چند در کل سیاست قابل قبولی است و باعث شده اندکی از انبساط پولی در کشور جلوگیری شود؛ اما در ایران با توجه به پایین بودن نرخ سود و بالا بودن نرخ تورم، نرخ بهره حقیقی همواره منفی است که خود به خود به تقاضای بسیار بالا برای تسهیلات منجر شده و کشور را به ورطه تورمهای بالا میکشاند و به جز منافعی کوچک در کاهش تورم در مقابل هزینههای بزرگی مانند تحمیل رکود دستاورد دیگری نخواهد داشت.
به عبارت دیگر در شرایطی که نرخ بهره در ایران منفی است، هر گونه سیاست نامتعارف پولی نظیر کنترل مقداری ترازنامه (کلهای پولی) هر چند ممکن است اثرات کوتاهمدت و کوچکی داشته باشد، اما به هیچ وجه نمیتواند به عنوان راهحل جایگزین افزایش نرخ بهره (صفر کردن بهره حقیقی) عمل کند.